با استقبال گسترده مخاطبان، رنگینکمان به برنامهای روزانه تبدیل شد و عروسکهایی، چون «چرا»، «چیه»، «چطور» و «پنگول» با صداپیشگی هومن حاجیعبداللهی و محمدرضا علیمردانی نقش مهمی در جذب مخاطب ایفا کردند. تنوع مجریان نیز از ویژگیهای بهیادماندنی این برنامه است.
نمیتوان کتمان کرد که خالهها، عموها و داییهای مهربان مثل خاله سارا، خاله نرگس و عمو نیما، در گذر مخاطبان از کودکی به نوجوانی تأثیرگذار بودند. این بار هم رنگینکمان با تغییراتی در جهت روزآمدی، پس از دو سال غیبت دوباره به شبکه تهران بازمیگردد. خبر اول اینکه فصل جدید بهصورت زنده و با حضور شرکتکنندگان کودک پخش نمیشود. خبر دوم اینکه این بار رنگینکمان با همکاری وزارت بهداشت، در هر قسمت داستانی جذاب از نکات بهداشتی برای کودکان آماده کرده تا روایتی منسجم و متمرکز بر موضوعی واحد داشته باشد. همه این دلایل دست به دست هم داد تا با توجه به پیشینه پربار و نوستالژیک این برنامه، مهمان پشتصحنه تولید رنگینکمان شویم و راوی زحمات و جذابیتهای برنامهسازی برای کودکان و نوجوانان.
با هماهنگی فاطمه شیرازیمقدم تهیهکننده پروژه برای حضورمان در پشتصحنه تولید رنگینکمان، روز موعود فرا رسید و با عکاس مجموعه راهی استودیو شدیم. در مسیر، برای آخرین هماهنگیها و اطلاع از عزیزان حاضر در استودیو تماس گرفتم که شیرازیمقدم اعلام کرد بهدلیل هماهنگ کردن پخش زنده برنامهای دیگر نمیتواند در استودیو حضور داشته باشد. از او خواستم توضیحاتی درباره چرایی بازگشت برنامه رنگینکمان بدهد که گفت: با توجه به اینکه احیای برندها یکی از بندهای مهم سند تحول رسانه ملی است تلاش کردیم «سرزمین رنگینکمان» را در شبکه تهران نه صرفا بهعنوان یک برنامه قدیمی و نوستالژیک بلکه با نگاهی تازه، خلاقانه و کاملا متناسب با زیست رسانهای، نیازهای آموزشی و سرگرمی کودک امروز بازطراحی کنیم تا نسل جدید نیز با آن ارتباط برقرار کند.
از آنجا که طبق اخبار این بار رنگینکمان بهصورت تولیدی روی آنتن میرود و دیگر شاهد کودکان بهعنوان شرکتکننده در برنامه نیستیم، پیرامون انتخاب بازیگران کودک پرسیدم و شیرازیمقدم پاسخ داد: برای انتخاب بازیگران کودک فراخوان عمومی دادیم تا فرصت حضور برای همه کودکان مستعد فراهم باشد. پس از آن، از بچهها تست بازیگری گرفته شد و تلاش کردیم علاوه بر توانایی اجرا، به معیارهایی مثل انرژی، ارتباطگیری، بیان احساسات و هماهنگی با فضای شاد و آموزشی برنامه توجه کنیم. این شد که از میان کودکان شرکتکننده در تستها، بهترینها و متناسبترین گزینهها با فرم و ساختار برنامه انتخاب شدند. هدفمان این بود که بتوانیم بازیگرانی با سن مخاطبان برنامه را در کنار خود داشته باشیم تا به این طریق ارتباط مؤثری با مخاطب کودک برقرار کنیم.
بعد از صحبتهای شیرازیمقدم سمت محل ضبط حرکت کردیم. جالب است بدانید استودیوهای برنامهسازی معمولا برای کنترل بهتر صدا و نور، فضای فیلمبرداری را در دل ساختمان قرار میدهند. این شد که برای رسیدن به لوکیشن باید از راهروهای طولانی عبور میکردیم.
در این مسیر، مادری را دیدیم که سر دختربچهاش را روی پایش گذاشته و با پارچهای رنگی او را پوشانده بود. حس کردم مادر سعی دارد دخترش را بخواباند. بهخیال اینکه بچه خواب است، با صدای آهسته پرسیدم: «استودیو رنگینکمان کجاست؟»، اما دخترک با تیزهوشی چشمانش را نیمهباز کرد و به در استودیو نگاه کرد. این شد که رو به مادر گفتم «تلاشتون نتیجه نداده» و هر دو خندیدیم. مادر جواب داد: «روی در نوشته استودیو دو و سه.» وقتی وارد استودیو شدیم، بوی رنگ به استقبالمان آمد. کمکم صدای کارگردان را شنیدیم که در حال هماهنگی برای انجام بازی بود. به خانمی که بعدا متوجه شدم طراح صحنه و لباس است، خودم و عکاس را معرفی کردم و برای حضور در قسمت اصلی ضبط اجازه گرفتم. این قسمت شبیه باغی کوچک بود که هر طرفش با کلبه، آلاچیق، نیمکت و فضای بازی پر شده بود. همیشه دوست داشتم فضای داخل کلبههای نمایشی را تجربه کنم. از پنجره که داخل کلبه را دیدم، فضای داخلی با میز و صندلیهای چوبی و پارچههای رنگی و شاد پوشانده شده بود. در حین نگاهکردن به کلبه متوجه شدم کارگردان که در حال هماهنگی با بازیگران بود، به حضور ما حساس شده؛ پس این بار هم خودمان را معرفی کردیم. او با لبخند دست بلند کرد و خواست تا منتظرش باشیم.
پرستو شاهمحمدی کارگردان این اثر، بهمحض پایان تصویربرداری، از فاصله حدود ۶ متری اعلام کرد: «اومدم.» در ابتدای گفتوگو از او درباره پیشینه و همکاریاش با رنگینکمان پرسیدم. وی گفت: این اولین همکاریام با رنگینکمان است، اما پیش از این در برنامههای مختلف کودک مانند «شهر کوچولوها»، «تیتی» و «بچهخرسی» فعالیت داشتهام. رنگینکمان برنامهای مشهور است که سالها روی آنتن شبکه تهران بوده و بسیاری از افراد حداقل چند قسمت آن را دیدهاند. در این فصل، تصمیم بر این شد که برنامه بهصورت تولیدی پیش برود، که این روش به ما این امکان را میدهد با تمرکز بیشتری روی متن و هماهنگیها کار کنیم. از مزایای برنامه تولیدی این است که امکان کار روی میزانسن و کنترل قاب تصاویر بیشتر است و درنهایت محصول بهتری تولید میشود.
در حین گفتوگو، عکاسی هم انجام میشد. کارگردان بهدلیل آشناییاش با کار تصویر، درخواست کرد در فضای بهتری بایستیم. او ادامه داد: این مجموعه با مشارکت وزارت بهداشت تولید میشود و مضامینی درباره مسائل بهداشتی و پزشکی دارد. با توجه به اینکه مخاطبمان عمدتا خردسال است، تلاش کردیم بهداشت جسم و روان را بهگونهای تلفیق کنیم. همه عروسکها جدید هستند و تقریبا تمامی بازیگران مجموعه بهجز آقای مجیب، جدیدند. دکتر بنفشه، شخصیت جدیدی است که به سرزمین رنگینکمان آمده تا به بچهها کمک کند.
شاهمحمدی درباره داستان رنگینکمان توضیح داد: سرزمین رنگینکمان ساکنینی دارد که با مسائل بهداشتی آشنا نیستند، اما با کمک دکتر بنفشه و دکتر سلامت که از بچگی در این منطقه بزرگ شده، بهتدریج با رعایت نکات بهداشتی آشنا میشوند. عروسکها شامل جناب خرسی، زنبوری با نام زنبق و شاپرکی با نام اطلسی هستند که در کنار آقای سرو (باغبان) و خانم زعفران به بچهها کمک میکنند. همچنین گروهی از بچهها نقش اهالی این سرزمین را بازی میکنند و بهصورت چرخشی در برنامه شرکت دارند. تلاش کردیم در مجموعه جدید بچهها هرچند کوتاهتر، اما نقش فعالتری در داستان داشته باشند.
کارگردان در توضیح چرایی خلق جهان داستانی در آثار حوزه کودک، افزود: هرگاه قصد تولید یک فیلمنامه، نمایشنامه یا برنامهای را داریم، نخستین گام تعریف زمان و مکان داستان است. این مکان میتواند کاملا واقعی و رئال باشد یا فانتزی و برآمده از قصهها و رویاها. هدف اصلی از تعریف جهان رنگینکمان در فضایی فانتزی، ایجاد چارچوبی است که امکان شخصیتپردازی و چیدمان مناسب کاراکترها را فراهم کند. فکر میکنم از مدل قبلی پرداخت اثر در حوزه کودک ــ یعنی فضای استودیویی با حضور زنده کودکان ــ به اندازه کافی استفاده کردهایم و مخاطب در اینباره اشباع شده است. اما با توجه به اینکه جهان ساخته شده ما در فضای طبیعی و نزدیک به طبیعت است، میتواند نیاز مخاطب را مبنی بر تعامل و ارتباط با طبیعت برآورده کند. ما نیاز داریم کودکانمان با طبیعت آشتی کنند، سنگ، چوب، خاک، برگ و گیاه را لمس کنند و طبیعت را از نزدیک بشناسند. در واقع فصل جدید تلاش کرده دو عنصر طبیعت و آموزش مسائل بهداشتی را که دغدغهای همیشگی و جهانی است و به کودکان هیچ شهر یا کشوری محدود نمیشود، کنار هم قرار دهد تا بتواند از طریق فضای بصری آموزشهای لازم را انجام دهد.
وی درباره خلق تعامل با مخاطب در برنامه تولیدی عنوان کرد: در این فصل با توجه به اینکه حضور کودکان در بازیگری لحاظ شده، سعی شد تعامل با مخاطب را به نحوی دیگر تا ۸۰ درصد افزایش دهیم و باید دقت داشت که این افزایش تعامل را هم از تولیدیبودن برنامه داریم؛ چرا که در این روش فرصت داریم تا در نحوه چیدن دوربینها و قاببستنها، حس آدمها، جزئیات گفتارشان و جزئیات نگاهشان را بیشتر ببینیم. دوربین دقیقا جایی قرار گرفته که بازیگران رو به آن در حال حرف زدن هستند. این باعث میشود مخاطب از قاب تلویزیون خود را شخصیت در حال بازی ببیند و بچههای در خانه ارتباط مستقیمتری با کسی که دارد صحبت میکند، داشته باشند.
از کارگردان درباره امضایش پای فصل جدید برنامه پرسیدم. شاهمحمدی با لبخند کمی فکر کرد و ادامه داد: در این برنامه، عامدانه ریتم را کند کردهایم. اگر بازیگران در حین کار به فراخور نمایش، ریتمشان کمی تند شود، تلاش میکنیم کار را لحظهای نگه داریم و به ریتم آرام مورد نظر بازگردیم. این کار را انجام میدهیم تا کودک خردسال بتواند با برنامه همراه شود. تصورمان این بوده که کودکان مخاطب رنگینکمان معمولا در پردازش سریع اطلاعات مهارت ندارند. نمیخواهیم در زمان کوتاهی ۱۰ جمله گفته شود که پنج جمله آن برای کودکان نامفهوم باشد یا اصلا متوجه نشود چه اتفاقی افتاده است.
شاهمحمدی در بیان دیگر شاخصه کارگردانی خود اضافه کرد: امیدواریم در هر قسمت مخاطبان برنامه را تا انتها تماشا کنند، چرا که آنچه خواهند دید، بیشتر آرامش و مهربانی است. در میان کاراکترهای ما هیچ تنش و تحقیری نیست، متلکگویی و توهین یا مسخرهکردن دیده نمیشود؛ چیزهایی که گاهی در برنامههای دیگر ممکن است دستاویز مطرح کردن آموزشها قرار گیرند، مطلوب ما نبود. در رنگینکمان، همهچیز با دوستی و آرامش حل میشود. هیچکس دیگری را مسخره نمیکند و توهین نمیکند، همانطور که گفتم حتی اگر کسی بخواهد عامدانه و آگاهانه از این دست روایتها در نتیجه خدمت آموزشی استفاده کند، ما همه آموزشها را با مهربانی ارائه میدهیم و فضای کلی نمایش بسیار آرام و دلنشین است.
از آنجا که هر روز چندین قسمت ضبط میشود بیش از این وقت کارگردان را نمیگیرم و به طرف امیرحسین بوریان، مدیرتولید پروژه میروم. خداقوت میگویم و سریع میروم سر اصل مطلب. بوریان در توضیح مسیر تولید گفت: سرزمین رنگینکمان از آیتمهای قصهمحور تشکیل شده است. در هر بخش، سه عروسک اصلی حضور دارند که در میان آنها هم عروسکهای فکزن و هم عروسکهای تنپوش دیده میشوند. با کنار هم قرار گرفتن این عروسکها، داستان هر قسمت شکل میگیرد. نکته مهم در بخش اجرای عروسکی، صداگذاری و اجرای زنده صحنه است. با حضور صداپیشگان در صحنه صدای عروسکها مستقیما در صحنه ضبط و دیالوگها زنده اجرا میشود؛ بنابراین با وجود تولیدیبودن اثر، دوبله جداگانهای انجام نمیدهیم. بازیگران زنده اصلی ما عبارتند از خانم سارا صبری، مهیار مجیب، دانیال کمالکش و ساغر مختاری. علاوهبراین، در بخش بازیگران، کودکان بااستعدادی را بهعنوان اهالی روستا انتخاب کردهایم.
او ادامه داد: هر قسمت حدود ۲۰ تا ۳۰ دقیقه طول میکشد که این زمان را براساس جذابیت آیتمها تنظیم میکنیم، اما طبق تعهدمان، حتما در این محدوده زمان حفظ خواهد شد. تا اینجا، براساس توافقات انجامشده، تولید برای یک فصل کامل پیش خواهد رفت و امیدواریم با استقبال مخاطبان، بتوانیم فصلهای بیشتری تولید کنیم.
مدیرتولید رنگینکمان در تکمیل صحبتهای خود گفت: متأسفانه در سالهای گذشته، بین نسل جدید کودکان و برنامه رنگینکمان فاصلهای ایجاد شده بود. هدف اصلی ما این است که این فاصله را کم کنیم و علاقه به برنامههای عروسکی کودکانه را دوباره افزایش دهیم. تولید برنامه کودک، بهویژه با تکنیک عروسکی، کاری بسیار ارزشمند، شریف و قابل احترام است. من و تمام اعضای تیم، صرفا بهخاطر ماهیت کودکانه و عروسکی این کار، با تمام انگیزه و عشق در آن حضور داریم تا چنین برنامههایی زنده بمانند و ادامه پیدا کنند.
باید گفت پشت صحنه رنگینکمان روایتهای جالبی داشت؛ مثلا ماجرای امکان ورود گربه به استودیو برای داستان، لزوم تزریق واکسن هاری و ترسی که من ــ بهویژه از گربه سیاه ــ داشتم، یا گفتوگو با بازیگران کودک که هیچ ترسی از گربه نداشتند و حتی پیشنهاد میدادند خودشان گربه را بگیرند و به استودیو بیاورند. هرچند درنهایت از گربه استفاده نشد و همهمان نفس راحتی کشیدیم.
محمدسبحان مهدیزاده، السا گزستانی و یزدان رحمتی بازیگران کودکی بودند که در این پشتصحنه حضور داشتند. آنها در خلال شوخیها و صحبتهایشان از آموزشهایی که از طریق بازی در نمایشها داشتند گفتند. محمدسبحان گفت: «یادگرفتیم از آبهای جاری برای خوردن استفاده نکنیم، چون ممکن است آلوده باشند و ما مریض شویم.» یزدان به این موضوع اشاره کرد که آموخته است در مواقع لازم از بزرگترها کمک بخواهد. السا نیز گفت که یاد گرفته است چگونه در برابر شرایط غیربهداشتی از خود مراقبت کند، در محیطهای شلوغ ماسک بزند، در زمان عطسه جلوی بینی خود را بگیرد و از این قبیل نکات. مهدی دستازسخن، بازیگر محجوب با تنپوش خرس که نقش خرسی هیزمشکن را ایفا میکرد، دیگر بازیگری بود که فرصت گفتوگو با او برایم فراهم شد.
دستازسخن از چالشهای بازی در تنپوش خرس گفت. چیزی که ما هم گوشهای از آن را در زمان حضورمان شاهد بودیم. بازی در این تنپوش با وجود سرمای استودیو باعث عرقریزی و حس خفگی بازیگر شده بود. این بازیگر از ۱۵سالگی تا امروز که ۲۴سالگی را میگذراند تجربه بازی در پروژههای مختلف را دارد و تنها دلیل دوامآوردن این همه سال را علاقه و عشق به بازی معرفی کرد. همه آنچه گفته شد روایتی کوتاه بود در برابر سختیهای تولیدی که قرار است برای کودکان ایرانمان، سرزمینی رنگینکمانی با آموزشهای جذاب بهداشتی داشته باشد. ما هم مثل مخاطبان و هواداران همیشگی رنگینکمان منتظریم تا زودتر رنگارنگی این برنامه خاطرهساز را در قاب تلویزیون تماشا کنیم.
منتظر باشیم تا در آینده نزدیک رنگینکمان را از قاب شبکه تهران ببینیم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اصغر شرفی در گفتوگو با جام جم آنلاین:
تینا چهارسوقی امین در گفتوگو با جام جم آنلاین: